کد مطلب:228340 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:343

قصه ی من بجای پیشگفتار
بسم الله الرحمن الرحیم

تلخی چای را تا احساس كردم، فورا استكان را به زمین گذاشتم، سردی اش را تحمل می كردم، ولی دیگر تلخی آن را نتوانستم تحمل كنم، تلخی آن ناشی از جوش خوردن زیاد بود كه معلوم شد چای صبح بوده، من هم استكان نصفه كاره را كنار گذاشتم و بلند شدم از نمازخانه بیرون بروم، خواستم با خودم شرط كنم كه دیگر به این جا نیایم كه یك خبر درونی و قلبی به من یادآوری كرد، كه اگر آبدارچی مدرسه در كارش سستی كرده من نماز خدا و نمازخانه را ترك نكنم.

قدری بر نفس خود غلبه كردم، آیه ی امن یجیب المضطر اذا دعاه و یكشف السوء را خواندم. گفتم یا ناصر المله و الدین ایاك نعبد و ایاك نستعین.

كفشهای خود را كه برداشته بودم تا از مدرسه بروم، به سوی كتابخانه مدرسه تنظیم كردم، شاید آنجا آقای ناصری را ببینم.

آقای ناصری سه سال بود كه نظم نسبتا بهتری به كتابها و كتابخانه مدرسه داده بود و در بین بچه ها مخصوصا بچه زرنگ ها محبوب تر بود.

در را كه زدم با صدای آرامی گفت: بفرمائید.

داخل شدم، سلام كردم.

آقای ناصری: سلام دوست من.

من: آقا فرصت دارید، چند دقیقه با هم صحبت كنیم.

آقای ناصری: آره جانم، بفرما، همین جا روی این صندلی بشین و



[ صفحه 7]



حرف دلت را بگو.

من: آقای ناصری من الان می خواستم بروم منزل ولی با خود گفتم، با مراجعه بموقع به معلم خود، راهنمائی لازم را بگیرم.

آقای ناصری: مگر چه شده بود كه خواستی بروی منزل.

من: چای آقا غضنفر امروز...

آقای ناصری: تلخ و سرد بود.

من: آره آقا، شما از كجا فهمیدید.

آقای ناصری: یك ربع قبل من هم از همان چای خوردم، از او هم تشكر كردم، آمدم اینجا چند تا كتاب نگاه كنم.

من: پس شما به روی خود نیاوردید.

آقای ناصری: آره دوست من، خداوند اغماض و چشم پوشی را برای همین موقع ها توصیه كرده است.

من: خوب قبول، هر كس یك وظیفه ای دارد كه باید به نحو احسن انجام بدهد.

آقای ناصری: من با این عقیده ی شما كاملا موافقم، فقط نظرم در مورد مصداق دلمشغولی تو متفاوت است، شما یك دانش آموز هستی و وظیفه ات درس را خوب خواندن است كه باید دل تو معطوف كتاب باشد، نه چای گرم؛ دنیای تو كدام است، چای گرم و شیرین و یا كتاب ساده و روان، پرمحتوا و مناسب؟

من: البته اگر هر دو در كنار هم باشند بهتر است.

آقای ناصری: بله اگر شیرینی دنیا در كنار معنویت و عرفان جمع شد



[ صفحه 8]



خوب است، ولی اگر در هر موردی قابل جمع نبودند، از من به تو نصیحت كه بدان ارجحیت با كتاب است، نه چای، زیرا كه راندن درست براق نفس مهم است، نه اشباع بزاق كام.

من: ما دانش آموزان، همیشه از ادبیات و تشبیه های شما استفاده كرده ایم.

آقای ناصری: من خودم چندی پیش از یك موضوع شخصی - خانوادگی دلم شكسته بود.

من: آقا دل شما شكسته بود؟

آقای ناصری: چیه، مگه دل شكستن صنفی است؟ نه دل شكستن مال همه ی آدم های دل دار است، هر كه دلی دارد روزی به این می بندد، روزی به آن، روزی می شكند و روزی فراموش می كند. مهم اینست كه دل باید به حضور چه كسی وصل و مشتاق دیدار چه وجودی باشد؟

من: طالب وصل و مشتاق كه باشم بهتر است؟

آقای ناصری: من خودم هم به كتاب شیخ عباس قمی كه واقعا مولف ارزشمند تاریخ شیعه است مراجعه كردم، او فی الواقع با جمع آوری دعاها و مجموعه ای از زیارت های ائمه معصومین علیهم السلام شاهكار عظیمی در تاریخ شیعه آفریده است.

من: آقای ناصری می توانید برای این كلمات شیرین خود توضیحاتی هم بگوئید.

آقای ناصری: بعد از قرآن كه كلمات خود خداوند است. جملات امامان معصوم علیهم السلام، خود متن كتاب درس دین است، امامان شیعه خود



[ صفحه 9]



حجت حق و وجه الله هستند، كلام ایشان تفسیر و توضیح ابعاد مختلف دین حنیف می باشد.

من: این ویژگی فقط شامل جملات و كلمات ایشان می شود كه در قالب روایات و احادیث به ما رسیده است؟ و یا غیر از آن را هم شامل می شود؟

آقای ناصری: دوست من شامل عملكرد آنها هم می شود، بدان دعاهایی كه از ائمه معصومین صادر شده و یا احادیث قدسی كه به وسیله ایشان نقل شده خود نیز متن حقیقی دروس اعتقادی و اخلاق و احكام كتاب مدرسه دین است. به علاوه اینكه در روایات، گاهی مخاطب فرد معین بوده و یا جمع خاصی بوده اند، كه امام معصوم براساس میزان فهم و درك آنها مطالب ساده تر و یا غنی تر را گفته اند، ولی در ادعیه چون مخاطب، خداوند می باشد و گوینده قلب پاك امام طاهر می باشد، دیگر چنین محدودیتی نیست فقط شنونده باید عاقل باشد.

من: شنونده باید عاقل باشد یعنی چه؟

آقای ناصری: یعنی از حب و بغض برای غیر از خدا دور باشد. و اینها را امانت های آسمانی بداند و در حفظ و حرمت آنها بكوشد و با اطمینان و یقین با هر كدام از این دعاها انس داشته باشد.

من: آقای ناصری من زیارت عاشورا را خیلی دوست دارم و در روز و هفته چند بار می خوانم.

آقای ناصری: درست هم همین است. زیارت عاشورا هم غمنامه مصائب اهل بلا در كربلاست، و هم تعهد و پیمان با اهل ولا در حضور مصطفی است، زیارت عاشورا حدیث قدسی است، یعنی از زبان مبارك



[ صفحه 10]



خود خداوند عزوجل و در زمان حیات حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله بیان شده است و در این زیارت، خواننده از خدا می خواهد تا در محضر حضرت بقیه الله الاعظم (روحی فداه) به انتقام خون مظلوم ثارالله الحسین قیام كند. و تا آن روز هم حیات و روش زندگانی و شیوه رحلت خود را همچون زندگی و ممات محمد و آل محمد می خواهد و آبروی خود را در نزد خداوند، و خیر دنیا و آخرت و با امام حسین زیستن را در این زیارت از خداوند منان می طلبد، و در این دعا، حساب دشمنی با اهل بیت و امام حسین علیه السلام از زبان خداوند بر مؤمنین روشن می شود.

من: من تاكنون این مطالب را نمی دانستم.

آقای ناصری: دوست من، خوب خود من هم مثل بقیه اهل مطالعه و كتاب خیلی چیزها را قبلا نمی دانستم ولی با دقت و مطالعه ی بجا و بموقع آن هم در سایه ی لطف خدا و كرامت چهارده نور آسمان دین توانستم مطالبی را جمع آوری كنم.

من: اگر فرصت دارید، از این مطالبی را كه جمع آوری كردید قدری توضیح دهید. آقای ناصری: با دقت و تدبر روی كلمه «وتر الموتور» مطالبی را با تاریخ دین، تطبیق داده و توفیق نوشتن آن را هم الحمدلله دادند.

مقداری از اوصاف حضرت بقیه الله الاعظم، صاحب امر و زمان، اباصالح المهدی را در مقاله ای به نام «بهره ای از بحر ولایت»، جمع آوری كردم.

در این میان به دعای شریف و نورانی حضرت امام علی بن موسی



[ صفحه 11]



الرضا علیه السلام دقت بیشتری كردم و آن را در بین دعاهای كتاب ارجمند مفاتیح الجنان، بعد از «دعای عهد» امام زمان یافتم، ترجمه ی خاصی كردم و توضیحاتی را هم از زبان یك منتظر مهدی موعود را بر آن افزودم.

با مراجعه به بخشهای ولایتی و امام شناسی قرآن كریم و كتب اصول كافی و حدیقه الشیعه و امالی شیخ صدوق و تحف العقول و عصر ظهور و اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه السلام و ستاره پنهان مطالبی را جمع آوری كردم و هر یك از كلمات و روایات ائمه معصومین را به مناسبت در ذیل كلمات گهربار حضرت علی بن موسی الرضا جای دادم و توجه خوانندگان را به ابعاد مختلف تاریخی - اعتقادی و اجتماعی این روایات و آن متن دعا جلب نمودم، امید كه در قلب طالبان مؤثر افتد.

من: این دعای امام رضا علیه السلام درباره چه موضوعی است؟

آقای ناصری: همانطور كه گفتم در بخشهای آخر كتاب مفاتیح بعد از دعای عهد كه هر روز صبح باید خوانده و با خداوند و حضرت آقا امام زمان عهد و پیمان را تجدید كنیم دعای دیگری از سوی حضرت اباالحسن امام رئوف، آمده است.

من: امام رئوف لقب كیست؟

آقای ناصری: امام رئوف لقب مبارك حضرت امام رضا علیه السلام است. عرض می كردم كه این دعا را حضرت امام رضا علیه السلام به یكی از یاران خود به نام یونس بن عبدالرحمان امر كردند. [1] این دعا با جمله «اللهم ادفع عن



[ صفحه 12]



ولیك»، شروع می شود و شامل كلماتی چند است كه هر كدام حاوی مقامات حضرت صاحب الامر و الزمان و موقعیت های تاریخی قبل از ظهور و ارائه شناخت امام رضا علیه السلام نسبت به مؤمنین در قبل از ظهور حضرت آقا و دعاهائی به درگاه ایزد قادر در مورد تعجیل در فرج و حال و وضع منتظران در عصر غیبت است. به طور خلاصه حضرت آقا امام رضا علیه السلام در زمان مأمون و در حیات سخت و پرفشار اجتماعی اعتقادی در آن موقع به فكر درد دل های قلوب شكسته و غریب منتظرین بوده و این دعا را از جهت التیام و همدردی و راهنمائی و روحیه بخشی و جهت دهی زندگی به یونس، امانت داده اند تا امروز از كتاب مفاتیح به دست من و تو برسد و ما از آن به عنوان یك چراغ راهنما و زنگ اخبار و ساعت مشاوره و راهنمایی استفاده كرده خود را به وجود پرمهر بقیةالله الاعظم (روحی فداه) نزدیك كنیم و با او عهد و پیمان ببندیم و خود را برای ظهور پرسرورش آماده تر كنیم.

من: آقای ناصری این نوشته های شما كجاست؟ و من چگونه می توانم ببینم؟

آقای ناصری با جلو كشیدن ظرف شیرینی كه روی میز كتابخانه بود آن را به طرف من قرار داده و ادامه داد:

آقای ناصری: فعلا شما چند تا از این شیرینی ها میل بفرما تا من هم بروم كتاب «از محضر رضا» را برایت بیاورم، تا هم كام تو شیرین شود و هم قلب تو روشن گردد. چون كلمات ائمه معصومین علیهم السلام روشنایی بخش قلب مؤمنین هستند.



[ صفحه 15]




[1] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 581.